آتناآتنا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

آتنا و داداش گلش

خاطرات روزهای زمستانی

  بلاخره بعد از مدتها تونستم کارا رو جمع و جور کنم  وبشینم  پای سیستم که وبلاگتون رو به روز کنم روزهای قشنگ زمستونیمون یواش یواش داره به پایان میرسه و یه هفته مونده تا رسیدن سال جدید  امسال خدا رو شکر سال خوب و پربرکتی رو همراه با شما عزیزام داشتیم انشاء الله سال جدید هم سال قشنگ و همراه با سلامتی برای همه باشه حالا بریم سراغ عکسها و مرور خاطرات روزهایی که گذشته نیمه های آذر ماه بود که اولین دندون آتنای گلم که چند مدتی بود لق میزد افتادش خیلی ناراحت شده بودی و گریه میکردی که چرا اینجوری شده بعد از این که جریان افتادن دندونها رو برات توضیح دادم . بهت قول دادم که یه کیک...
22 اسفند 1394

بدون عنوان

سلام چند مدتیه که فرصت به روز کردن وبتون رو پیدا نمی کنم اما این چند روزه دیگه تصمیم دارم هر طوریه خاطرات به جا مونده از این چند ماه رو براتون ثبت کنم  
22 اسفند 1394
1